منو اصلي
پرسش و پاسخ
حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی
حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی
سه‌شنبه 12 آذر 1392 حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی پاسخ دادند: چرا دختران زودتر از پسران مکلف می‌شوند؟

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند، حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است.

 

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند، حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است.

 

به گزارش شفقنا به نقل از خبرگزاری حوزه حضرت آیت‌ الله العظمی جوادی‌آملی در پاسخ راز به تکلیف رسیدن دختران قبل از پسران را شریح کردند.

 

متن سوال و پاسخ معظم‌له به شرح ذیل است.

 

*توفیق زن بیش از مرد است

 

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند، حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن ‏همین که از نُه سالگى گذشت و وارد دهمین سال زندگى‎ ‎شد، خدا او را به حضور مى ‏پذیرد و با او ‏سخن مى ‏گوید و روزه را بر او واجب مى‏ کند، مناجات‌هاى او را به عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى ‏دهد. آن هنگام که مرد به عنوان یک نوجوان در حال بازى کودکانه است، زن مشغول راز و نیاز ‏و نماز است. شش سال زمینه ‏سازى کردن، از دوران نوجوانى او را به حضور پذیرفتن، نماز را که ‏عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الى ‏اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضیافتگاه خداوند مى‏ روند، بر زن واجب کردن، اینها همه نشانه آن است که ‏زن براى دریافت فضائل، شایسته ‏تر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً ‏معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.

 

*یک دستورالعمل

 

‎ ‎زن گرچه ممکن است در طى دوران عادت از برخى از عبادت محروم باشد اما تمامى آن‏ها ‏جبران ‏پذیر است، زیرا قضاى روزه‏ ها را به جا مى ‏آورد و براى نماز اگر وضو بگیرد و در مصلّاى خود رو به ‏قبله بنشیند، و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را مى ‏برد. همان گونه که اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو رکعت واجب، سى یا چهل بار تسبیحات اربعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقط ‏شده را خواهد کرد.

 

پس این گونه از فضائل جبران‏ پذیر است.‏ ‎ ‎عمده آن است که مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگى شد، ‏شایستگى خطاب الهى را کسب مى ‏نماید و قبل از آن چنین لیاقتى ندارد، زیرا بلوغ، زمینه تشرف به ‏مقام عبودیت است.‎ ‎‎

 

*جشن تکلیف

 

درباره یکى از علماى شیعه، ابن طاووس - رضوان اللَّه علیه - نقل شده است که روز بلوغش ‏را جشن گرفت، او وقتى از پانزده سالگى وارد شانزدهمین سال زندگى شد دوستان و آشنایان خود ‏را به شکرانه این که من نَمُردم و سنّ من به حدّى رسید که خداى سبحان با من سخن گفت و از ‏من تکلیف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان‎ ‎تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تکلیفى خدا نیست، و به ‏هنگام بلوغ لیاقت مى‏ یابد که مورد خطاب خداى سبحان واقع شود. - اما این که آیا این جشن، در اسلام ‏مشروعیت دارد و جزو سنن هست یا نه؟ مسأله‏ اى جداگانه است، کسى به قصد ورودِ سنّت اقدام ‏به برگزارى این مراسم نمى‏ کند، بلکه این جشن را به شکرانه یک نعمت برگزار مى‏ نماید. و شاید ‏مرحوم سید ابن طاووس، زیر پوشش اطلاقات اولیه که هر نعمتى به شما رسیده است حق‏ شناس و ‏شاکر باشید، این چنین عملى را انجام داده است- .‎ ‎ ‎بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل عرفان هستند، مى ‏گویند ما مشرَّف شدیم نه ‏مکلّف، چون زحمت و مشقتى در کار نیست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجات‏ الذاکرین امام ‏سجاد (ع) مى ‏خوانیم «یا من ذکره شرف» اى خدایى که نام تو مایه ‏شرافت است.‏ ‎ ‎اگر کسى به جایى برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا باشد و خدا هم به یاد او ‏باشد، شرافتى نصیب او گردیده است، و این است که زن شش سال قبل از مرد به این شرافت مى ‏رسد.

 

اگر ‏چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از این که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن ‏بخش زیادى از این راه را طى کرده است. بنابراین هم آن محرومیت‏ هایى که زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزایایى که مرد محروم است برخوردار ‏مى‏ شود.‏

 

*دلایل جبران محرومیت از عبادات

 

‎ ‎در پایان عمر نیز براى زنان غیر سادات پس از سن پنجاه سالگى سخن از ایام محرومیت نیست ‏و در این مدت محرومیت نیز اولاً، ایام عادت محدود و چند روز بیشتر نیست. ثانیاً، آنها که باردارند و ‏توفیق حمل امانت را دارند نیز محرومیت از عبادت شامل آنها نمى‏ شود، چون غالباً عادت با حمل ‏جمع نمى‏ شود. ثالثاً، مدت شش سالى که زن قبل از بلوغ مرد، بالغ مى ‏شود، همه نقص‏ ها را ‏ترمیم مى ‏کند. بنابراین اگر نقصانى در ایمان باشد، علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است، بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران شش ساله را مغتنم شمارد، عظمتى فزون تر نیز ‏خواهد یافت.‏‎ ‎از آنچه گفته شد روشن مى‏ شود سِرّ بیان حضرت امیر - سلام‏ اللَّه علیه - در نهج ‏البلاغه که در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبى علیه السلام مى ‏فرماید:‎ ‎ »فاِنّ المرأة ریحانة ولیست بقهرمانة»(1).‏ ‎ ‎یعنى این که زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد، در غیر این ‏صورت ضایع مى ‏شود. روایتى دیگر نیز از حضرت صادق - سلام ‏اللَّه علیه - نقل شده است که ‏مى‏ فرماید:‏ »من اتّخذ امرأة فلیکرمها فانّما امرأة أحدکم لعبة فمن اتّخذها فلا یضیّعها»(2).‏ ‎ ‎مراد از لعب در روایت، بازیچه و اسباب‏ بازى نیست، بلکه یعنى، زن ریحانه است، این ریحانه را ‏ضایع نکنید. اسلام به اولیاى مدرسه و منزل دستور مى ‏دهد که به دخترها بیش از پسرها رسیدگى ‏کنید. اگر تکلیف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع مى ‏شود بنابراین اولیاى منزل و مدرسه ‏مسؤولیت شان نسبت به دخترها بیش از پسرهاست‎ ‎ ‎روى این تحلیل، معلوم مى ‏شود زن براى نماز و راز و نیاز، زودتر از مرد آمادگى پیدا مى‏ کند و اگر‎ ‎احیاناً راه‌هاى عاطفى، زمینه ‏هاى انحراف را پیش روى زن قرار دهد، تکالیف عبادى آن راه‌ها را تعدیل ‏مى‏ کند تا مبادا به انحراف برود.

منابع:

‏(1) نهج البلاغه، نامه 31.‏ ‏(2) بحارالانوار، ج103، ص224.‏ ‏(زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 379 ـ 382.)‏

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
 


Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما